۱۳۸۷ آذر ۳۰, شنبه

یلدا



امشب شب یلداست. یک آن پارسال از جلوی چشمهام نمی ره، یادته؟ امشب طولانی ترین شب ساله، امشب طولانی ترین غصه دنیا همراه منه، امشب بزرگترین دلتنگی دنیا همه وجودم رو گرفته، امشب بلندترین حسرت دنیا دلم رو خفه کرده، امشب اما گریه هام مثل هر شب این مدت تمومی نداره. امشب... کاش نمیومد امشب. دیگه طاقت ندارم. خاطره هات روشن تر از هر وقت دیگه از جلوی چشمهام می گذرند و من آه می کشم، از ته دلم آه می کشم...




هیچ نظری موجود نیست: