۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۳, دوشنبه

بهار عمر



میگن بهار عمر جوونیه. فکر می کنم منظور از جوونی همون دهه 20 سالگی باشه. دیروز داشتم فکر می کردم فصلهای عمر هم مثل فصلهای ساله؟ منظورم اینه که بعد از بهار تابستون میاد؟ من الان که دارم وارد دهه 30 سالگیم می شم دارم به فصل تابستون می رسم؟ راستش هیچوقت تابستون رو دوست نداشتم. از گرما بدم میاد. فصل تابستون فصل برداشت محصوله. نمی دونم شاید فصل تابستون عمر هم فصل برداشت محصولات عمر هر آدمیه. این چند روز همش دارم فکر می کنم که من چیز خاصی برای برداشت ندارم. راستش هنوز هم دارم یه چیزهایی می کارم. اما می دونم محصولی که توی فصل تابستون کاشته بشه چیز خوبی از آب در نمیاد. این آستانه ورود به سی سالگی بد جور مغز من رو به خودش مشغول کرده. بهار عمر رو که گذروندیم ببینیم تابستونش چه خبره. براتون از تابستون عمرم خواهم نوشت. از گرمای پیش رو می ترسم اما امیدوارم تابستون خوبی باشه.


۳ نظر:

رها گفت...

سن و سالو ول كن
دلت جوون باشه مادر

منیره گفت...

بهار و تابستون و لابد بعدش پاییز و بعد زمستون، من که عاشق پاییزم. یعنی 50 سالگی فکر کنم.....
هیچکس نمیدونه که تا کی زنده است، حال رو دریاب عزیزم

mahdieh گفت...

mikhay begi man alan too tabestoonam. omran.
man hanooz too baharam. gharare bemoonam too in bahar.