۱۳۸۸ دی ۲۷, یکشنبه

دلم...



دلم بارون می خواد، دلم برف می خواد، دلم سرما می خواد. دلم زمستون می خواد. هوا این چند روز اینجا کاملا بهاریه. انگار نه انگار که وسط زمستونه. دلم می خواد برف بیاد، اونقدر برف بیاد که وقتی روش راه میرم پاهام از شدت سرما کرخت شه. اونقدر سرد که نوک انگشت دستهام سوزن سوزن شه. اونقدر سرد که نوک بینیم یخ بزنه و هیچ جور نشه گرمش کرد. دلم پوشیدن کلی لباس گرم می خواد که بازم وقتی رفتم بیرون پیش خودم بگم کاش اون یکی پلیورم رو هم پوشیده بودم، دارم یخ می زنم. یک کلام... دلم یخ زدن می خواد همین.


۲ نظر:

اکرم گفت...

بیا اینجا عزیزم، همه جوره یخی پیدا می شه :)

منیره گفت...

خدایا به خاظر دل باقالی هم که شده، برف بفرست