۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۵, جمعه

قرص خواب



کم کم اثرات بی خوابی های این مدت داره خودش رو نشون میده. مدتیه نمی تونم شبها بخوابم. هر شب کمتر از 4 ساعت می خوابم و هر روزهم با حال خیلی بدی از خواب بیدار می شم. انگار صبح که چشمهام رو باز می کنم یه فاجعه رخ داده. وقتی از خواب بیدار میشم غم دنیا رو دلم انبار میشه. کل خواب من شده از ساعت 5-6 صبح تا 9. یه ماهی میشه بیشتر از این نتونستم بخوابم. این 4 ساعت هم با کلی زور بلا شده 4 ساعت. تقریبا توی این مدت خواب 4 یا 5 بار هم از خواب بیدار شدم. امروز بعد از ظهر دیگه واقعا حالم بد شد، هر چی سعی کردم بخوابم یا یه جوری خودم رو سر حال بیارم نشد. راجع به جزئیاتش دیگه چیزی نمی نویسم شاید نگران بشید ( البته با توجه به این همه کامنتی که من دارم و این همه خواننده وبلاگ! تعداد افرادی که نگران می شند ممکنه خیلی زیاد باشه!!!) فقط می گم که به سختی خودم رو به درمانگاه رسوندم، وقت مریضی، تنهایی بدجور چهره کریهش رو به آدم نشون میده، آدم خیلی دلش به حال خودش می سوزه تو این مواقع. وقتی رسیدم دم در درمانگاه راننده آژانس با آنچنان حالتی گفت : " خانم می خواید همراهتون بیام" که من از شدت دلسوزی آقاهه فهمیدم که چقدر تنهام. نگاه دکتر و پرستارها هم توی گوشم داد می زد که تنهام. همه تقریبا با تعجب نگام می کردند و همه از خودشون قطعا این سوال رو می پرسیدند که آدم به این حال واسه چی تنهاست!!! و من سعی می کردم که به روی خودم نیارم که تنهام. نگاههای کنجکاو و پرسشگر همه رو با یه لبخند زورکی جواب دادم و برگشتم خونه. یه نیم ساعتی می شه که می تونم بشینم. دکتر توصیه کرد واسه بدخوابیم قرص خواب بخورم اما من اینکار رو نمی کنم، می خوام بیدار باشم. تمام نیروم رو جمع کردم تا بیام و ببینمت. حالا بهترم.




۶ نظر:

سمانه گفت...

مژگان جونم باب خواننده زياد داري اما نميدونم چرا كامنت نميزاري.
نمدونم چي بگم

اکرم گفت...

مژگان عزیز من، چی به حال و روزت آوردی! اااا من دارم می یام پیشت، چرا مریض احوال؟؟؟؟

مژگان گفت...

اکرم جونم تا تو بیای من خوب شدم ایشالله.
سمانه جونم مرسی که غرغرهای من رو اینجا می خونی.

مهيلا گفت...

من چرا نفهميدم!
بيشتر مواظب خودت باش

مگه نه اينكه
"خدايا آنکه تو را دارد چه کم دارد"

مهيلا گفت...

تازه شم همه در مورد تنهاييت سوال نمي پرسين :)
داشتن مي گفتن دختر به اين ماهي چه شده كه اين طوري شده

مژگان گفت...

مرسی مهیلا جونم.